داستان
ساعتها
این عوضی دوروغگو می گوید آدم منظمی هستم، ولی تمام ساعت های خانه اش عقب است. از ساعت کنار در گرفته تا ساعت هال ،ساعت پذیرایی و ساعت اتاق کارش ؛ همه پنج دقیقه و چند سانیه عقب است، حالا هم پنج دقیقه است که دیر کرده ، لعنتی.
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم تیر ۱۳۸۷ ساعت توسط نصرا...خان
|
سلام...