در باب مجموعه داستان سی امین حکایت سیتا – نوشته رضا مختاری
به ایام ماضیه به اراده ی احباب در باب نقد کتب داستانی قصد اجلاس کردیم درباب گرد آمده داستانی مسمی به سی امین حکایت سیتا ، مکتوب آشیخ رضا خان مختاری وهم الدوله.
این گردآمده داستان شش قصه ی کوتاه باشد که اوراق آن به هفتاد نرسد و به مجلسی می توان آن را به اتمام رساند.سی امین حکایت سیتا آن سان که بر جلد کتاب مکتوب گردیده در ضمره ی امورات جدیده ی داخله بر روایات داستانی عالم بوده از قراری باید در آن فراوان تدقیق کرد تا کاشف به اسرار نهان آن داخل آمد ، چندان که ما نیز فی الباب همین امر به سه نوبت دست به خوانش آن بردیم تا هر چه فزون تر عالم به علوم مختلفه ی آن شویم.
سر آخر موعد مجلس نقد فرا رسید.دبیر اجلاس خواستند تا سخن در باب کتاب باز کنند و چند جمله ای به آخر نبرده بودند که یکی از احباب که در امورات ادبی عالم به اسرار نهانند اجازت خواستند تا قبل از به انعقاد امدن مجلس سخنانی را فی الباب مقدمه عرضه دارند تا چراغ یباشد از برای ادامت مبحث و به ره خطا وارد نیامدن مباحثات حادثه.
به طرفة العینی ایشان اوراق متعدده ای را از کیف مبارک خروج داده و مشغول وعظ مقدمه گردیدند در باب امورات جدیده ی روایت در عالم، خاصه بلاد فرنگی با نام مبارک مابعد المدرنیتی یا پسا مدرنیستی .ایشان فرمودند که این گردآمده داستان در ضمره ی آثار مکتوب به سیاق مابعدالمدرنیتی بوده که خواص متعدده در آن داخل است.گویا آن سان که ایشان فرمودند در بلاد فرنگی امورات مدرنیتی دیر زمانیست فی الجمله از منش زندگانی ساسیه، اجتماعیه ، سینما توغراف و خاصه مکتوبات داستانی عوام الناس فرنگی رخت بربسته و ایشان بر این امورات فراوان خرده گرفته و در سنوات ماضیه نخبگان و رجال و نسوان داخله در فیلاسوفیای ایشان کرور کرور مکتوبات سیاهه کرده اند و بر این تحجر گرایی تاخته اند و از سر جان صیحه برآورده اند که ما را دیگر با مدرنیتی گرایی کاری نباشد و فی الحال زمانه زمانه ی مابعد المدرنیتی باشد و می باید در امورات زندگانی و خاصه آثار هنری فراوان کن فیکن وارد آید.
رفیق واعظ به بعد چندی عزم بر برشمردن خصایص منش مابعد المدرنیتی گرایی کردند و دایمن عوامل عجیبه و غریبه قرائت نمودن فی المثل که این آثار در تناقضات متعدده داخل بوده هیچ امر درآن نتوان واضح و مبرهن فرض آورد؛ سیاق روایت این مکتوبات به مثل عوام الناس داخله در امراض مجانین بوده فی المثل مجانین پارانویا و بر همین اساس هیچ در آن انتظار نمی رود که روایات به پیروی نظمی داخل آیند و داستان های متعدده در آن به هرج و مرجی آیند و به هرج و مرجی روند و هیچ به هم متصل نیایند.
گویا ان سان که ایشان فرمودند بر اینگونه روایات نتوان امید نتیجتی بست ، اول و وسط و آخر آن هیچ معلوم نیوفتاد.
بر دیگرسخن این حکایات در فعل عدم قطعی مداری وارد بوده ، هر کسی از ظن خود شد یار او. و ادراکات اهل سخن را توفیری با دیگر عوام الناس داخله در قرائت متون مورد مبحث نباشد.
علی ای حال خصایص فراوان دیگری را از بازی های کلامی گرفته تا طنز مخصوصه در این متون برشمردند و سه از چهار زمان نشست را به قرائت مقدمه پرداختند که از برای ما به قاعده مفید فایده بود. چندانکه هر چه ایشان از خصایص داخله در امورات مابعد مدرنیتی گرایی فرمودند 9 از 10 آن را آشیخ رضا خان مختاری در گردآمده داستان خیش داخل آورده بودند. از این رو سرآخر عرض سوال کردیم که حال به یمن داخل بودن 9 از 10 خصایص برشمرده در این مکتوب حضرت استاد گردآمده داستان ایشان را در ضمره آثار نیکوی داستانی برشمردند؟ استاد فرمودند نمی دانیم و در امورات مابعد مدرنیتی گرایی خطوط تمیز نکویی غیر نکویی موجود نبوده و تنها می توان به این امر بسنده کرد که اثر قرائت شده خصایص را بکار آورده یا خیر . باقی دوستان را نمی دانیم اما ما را که نصرا...خان باشیم میزان الحراره فزونی گرفته ، نزدیک خود می یدیم واعظ مربوطه را مقتول نماییم.
به بعد زمانی از برای فرو نشستن عصب عرض کردیم، ما را که هنوز امورات مدرنیتی گرایی به تمامت داخل نیامده چه مدخلیت است با روایات حاکمه به سیاق ما بعد المدرنیتی گرایی؟ مکتوب فوق آشیخ رضا خان مختاری که به قول واعظ در ضمره ی اثار مابعد المدرنیتی گرایی قرار می گیرد با چه چیزی در این عالم هنوز به تمامت داخل نیامده در امورات مدرنیتی ، بر خورد خواهد داشت و چه باز خوردی را به مطالبه خواهد؟
سر آخرعرض کردیم که ما را با این امورات کاری نباشد و زین پس مستحسن است این گونه مکتوبات به نشست در نیاید و از این بابت عاجزانه تقاضا داریم.
علی ای حال به زعم ما اثر آشیخ رضا خان مختاری ملغمه ای است از خصایص مابعد مدرنیتی گرایی که گویا کاتب اصرار ورزیده تا به زور آن را در این کوته گردآمده داستان خویش جای دهد و زیر نسیم روح نواز متفاوت انگاشتن خویش قیلوله نماید، بدون آنکه به درستی به فهوای داخله دراین خصایص عالم باشد.في الواقع اثر ايشان چونان است كه از كيك يك اثر مابعد المدرنيتي ، يكايك اجزاي آن را نه به شكل درهم تنيده كه به سياقي جدا افتاده از يكدگر سمبل كرده باشد.
از این جهت به عوام الناس داخله در امور خوانش ادبی پیشنهاد می نماییم که اوقات و وجوهات مبارک خویش را از برای این اثر به دور نریزند و صرف آثاری نمایند که فرض کاتب آن در کتابت داستان به جای خلق اثری در خور متفاوت نمایاندن خویش نباشد.
سلام...