ناپرهیزی شعری
وقتی که موج به اوج می رسد
من
قطره ای
کز عمق شوربختی دریا رها شده ،
من قطره ای
من !
درآفتاب ظهر
درخود شناسی من و دریا ،بخار شد
پس آفتاب و ابر
پس باد و کوهها
بر قله های سرد
شطی و باز در دل دریا روان
نهان
وقتی که موج به اوج می رسد ....
+ نوشته شده در شنبه دوم خرداد ۱۳۸۸ ساعت توسط نصرا...خان
|
سلام...